محصول و خدمات | تعداد | جمع |
---|
با اینکه در ماههای اخیر قیمت کاغذ و دلار کاهش پیدا کرده است، اما هنوز کتابها با همان قیمت بالای گذشته فروخته میشود، چرا با وجود کاهش قیمت کاغذ که از مواد اساسی تولید کتاب است، شاهد کاهش قیمت کتابها نیستیم؟
نوسانات ارزی در سالهای اخیر تأثیر بسزایی روی قیمت کاغذ و کتاب داشت. تا جایی که بسیاری از خانوادهها، این کالای فرهنگی را از سبد خرید خود خارج کردند. افزایش قیمت دلار باعث بالا رفتن قیمتها از کرایه تاکسی تا نان شد، کتاب هم از این روند مصون نماند. اما با پایین آمدن قیمت دلار در کشور، قیمت کتاب تغییری نکرد.
یکی دیگر از مسائلی که جامعه کتابخوان را در انتظار کاهش قیمت کتاب نگه میدارد، اعلام قیمت کاغذ از طرف انجمن واردکنندگان کاغذ و مقواست. حسن میرباقری، رئیس انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا در مردادماه سال 98 اعلام کرد: بهدنبال همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا، وضعیت بازار نسبت به دو ماه قبل در زمینه تأمین انواع کاغذ گلاسه و مقوا بسیار خوب است و میتوان ادعا کرد که قیمت انواع کالاها تا 50 درصد کاهش داشتند. او همچنین در مهرماه سال 98 از کاهش 30 درصدی قیمت کاغذ تحریر نسبت به دو ماه گذشته خبر داد. اما این اخبار منجر به کاهش قیمت کتاب نشد.
در شرایطی که قیمت کتاب برای مخاطبانش بالا به نظر میرسد، قیمت کتاب در یک سال یا چندین ماه گذشته، افزایش پیدا کرده، اما کتاب گران نشده است. افزایش قیمت یعنی اینکه قیمت کتاب 10 هزار تومانی، 20 هزار تومان شود؛ اما گران نشدن کتاب را باید در مثالی عینی توضیح دهیم. ما برای نمایشگاه سال 97 چندین کتاب منتشر کردیم. این کتاب با کاغذبندی 84 هزار تومان، قیمت 15 هزار تومانی خورد و برای نمایشگاه سال 98 با همان مختصات و تقریباً با همان تعداد صفحه، قالب، طرح جلد، صفحهبندی و تقریباً همان تعداد صفحه،با کاغذبندی بالای 400 هزار تومان منتشر کردیم، یعنی قیمت مواد مصرفی بیش از پنج برابر گرانتر از سال قبل شد، درحالی که قیمت پشت جلد 25 هزار تومان ثبت شد.
فقدان نهاد یا قوانین ناظر بر تعیین قیمت کتاب
غیر از برخی از ناشرها که قیمتهایی باورنکردنی برای کتابهایشان در نظر میگیرند، بهنظر میرسد کاهش قیمت کتاب، هدفی است که برای رسیدن به آن باید کلیه ساز و کار صنعت نشر به شرایط مناسبتری نزدیک شود. تا زمانی که هر کدام از مؤلفههای تولید کتاب با مشکل مواجه باشد، ناشران نمیتوانند با کاهش قیمتها خود را از چاله ورشکستگی که هر روز عمیقتر میشود، نجات دهند و همچنین کتاب تبدیل به کالای لوکسی میشود که جوانان و دانشجویان قادر به تهیه آن نخواهند بود. همچنین هنوز در ایران استانداردی برای تعیین قیمت کتاب تنظیم نشده است. کیفیت مواد سازنده کتاب، ویراستاری، نمونهخوانی همه از مواردی است که ناشر در صورت رعایت هر کدام، قیمت بالاتری برای کتاب در نظر میگیرد. تا جایی که برخی از ناشران برای پایین آوردن هزینهها، نقش ویراستار را در تنظیم کتاب نادیده میگیرند، عملی که تأثیر قابل توجهی بر کیفیت کتاب دارد.
در این وضعیت هر قیمت بالایی به معنی کیفیت و رعایت استاندارد در تهیه کتاب نیست. با کمی جستجو در بازار کتاب متوجه تفاوت قیمت کتابهایی که از نظر کاغذ، صفحهبندی، شرایط ویرایشی و سال نشر مشابه هستند، خواهید شد و این مقایسه بیرون از کتابهای نفیس و ناشران دولتی انجام شده است. مثلاً ناشری یک کتاب 116 صفحهای را در قطع رحلی بیاضی با محتوای محدود را 79 هزار تومان قیمت زده و ناشر دیگری کتابی با 398 صفحه و با کاغذ بالک را 64 هزار تومان قیمتگذاری کرده است و انتشارات دیگری کتاب یک نویسنده معروف در قطع پالتویی و با 190 صفحه را 28 هزار و هشتصد تومان به فروش میرساند که با یک ضرب و تقسیم ساده معلوم است که قیمتها بیشتر از عرف و هزینههای صرف شده است.